زیر بارون نفساتو دوس دارم...
دست نوشته های یخی
به نام نامی که جز نام او نامی نیست...
زیر بارون نفساتو دوس دارم...

سلوووم

واااااااااااییییییییییییی بارووووووووووون....

امروز انقد با بره بکس زیر بارون قدم زدیم ک نگووووووووو...!

ولی چون همه بودن فقط یکم گریستم...!

ولی حیف!انقد دوس دارم با اونی ک میخوام ی بار زیر بارون با هم قدم بزنیم.....(یعنی میشه؟)

دیروز هم ک حس بچگیمون گل کرده بود شدیدا !!!همه ی بازی های دوران کودکی رو دوباره تجربه کردیم!

از جمله : عمو زنجیر باف - این دختره اینجا نشسته - سلام سلام خاله بزغاله - پی پی پینوکیو - اتل متل توتوله - کلاغ پر و....

بعدش هم ک با هم قطار شدیم ب درازای صف انتخابات مجلس!!!(آخه کل کلاسمون بودن!)

اوووووووووف!امتحان ریاضی داشتییییییییم

دقیقا تا ورقه ها رو داد یک اتفاق ناگوار افتاد!آقا مگه میذاره من برم پایین؟!؟!؟داشتم میمردم....

(دسشویی نداشتما! ی چیز دیگه بود! نمیشه گف!)

و....باز هم ی امتحان دیگری را گندیدم....

این حدیث جونی ما هم ک همش با عشق ما میپلکه! خوش ب حالش... عجب سعادتی داره...

اومده میگه میدونی معنی د.ی.و.س چی میشه؟!؟!؟!منم بش گفتم!

بعد بم میگه روژین گفته از تو بپرسم!

بعد هم اضاف کرد: روژین فردا کلاس زبان نمیره ، چون تفلد دوستشه ! منم گفتم میدونستم( جدی جدی میدونستماااااا)

آخه من از دیوانگی بسیار هر روزی ک عجقمان کلاس زبون داره باس برم دم خونشون وایسم ببینمش

عاشقی بد دردیه نه ؟

+جلسه شورا هم داشتیم.....باس پول بگیریم از بچه ها واسه نظری

.

.

.

.

.

امروز بعد از مدرسه حس آیس پک خوردن در من جوانه زد...!

هوا هم ک سرد بووووود...آخ جونمی جون....

همراه سه نفر از بره بکس : مصی - مریم حقیقی (اسم علیرضا حقیقی رو بیاری درجا میزنه زیر گریه!) و هدیه رفتیم...

همه چیزای داغ سفارش دادن جز من!(بنده آیس پک سفارشیدم!)

خخخخخخخخخخ

اومدیم بعد نوش جان کردن سوار ماشین شیم ک بریم خونه ..... یهو دم خونه ی روژین اینا ی خانومه اومد جلوی من و گفت ک واسش شارژی ک خریده بود رو وارد کنم!

سه نفری داشتیم اون شارژ رو خراش میدادیم!

سه چهار بار ک زدیم دیدیم هی نمیگیره

بعد متوجه شدیم ک این خانومه شارژ رو اشتب گرفته!

خطش ایرانسل بوده رفته شارژ همراه اول گرفته!

بلاخره فهمیدیم ک ی ساعت سرکار بودیم!

با هزار جور مکافات(ک بماند) بالاخره رسیدیم ب خونه

.

.

.

.

.

.

الان هم فکر کنم 1313 باری باشه ک دارم این شعر میبخشم پاشایی رو میگوشم

هیچکس پاشایی نمیشه

.....

 

 

هی تو! ..!

تو ب تک تک لحظه های من یک "بودن" بدهکاری....



نظرات شما عزیزان:

منم
ساعت19:27---25 آبان 1391
برو وب a glasy night
نظر داری


Farfan
ساعت16:28---25 آبان 1391
هیچ حسی به پای قدم زدن زیر بارون نمی رسه
انقد که آدمو آروم میکنه
ایشالا که باهاش زیر بارونم قدم بزنی عسیسم


mohamad_zipo
ساعت19:00---23 آبان 1391
با کی دوس داشتی زیر بارون قدم بزنی؟
اینجا هم انقدر بارون میاد که نگو


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده توسط زکـیـــــــــــــــــه سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, (18:1) |